فناوران جوان

درس کار و فناوری

فناوران جوان

درس کار و فناوری

معرفی ویتامین f


تزیین نیمرو برای کودکان,تزیین غذای کودکان

بنام خدا

ویتامین اف

نامی است که در گذشته به اسیدهای چرب غیر اشباع؛ یعنی، اسیدلینولئیک و اسید لینولنیک و اسید آراشیدونیک داده شده است. این اسیدها برای حیوانات آزمایشگاهی ضروری هستند. فقدان این اسیدها درجیرهٔ غذائی انسان هیچ علایم بالینی به‌‌‌‌‌‌‌جا نمی‌گذارد ولی ممکن است برای اطفال ضروری باشد. همچنین استفاده از اسیدهای چرب فرار در معالجهٔ اترواسکلروز توصیه می‌شود.

 

اسیدهای چرب ضروری که گاهی به نام ویتامین «F» خوانده می‌شوند. گفته می‌شود اسیدهای چرب در تخفیف درد آرتریت مؤثر است. ریزش مو و اگزما، صدمات کلیوی، قلبی و کبدی از عوارض کمبود ویتامین «F» است. مصرف اسیدهای چرب برای کسانی که برنامه غذایی کم‌چرب دارند نیز توصیه می‌شود.

-         ویتامین F حلال در چربی است که از اسیدهای چربی اشباع نشده و از طریق موادغذایی به دست میآید.

-       ویتامین F از جمع شدن رسوبات کلسترول در سرخرگ جلوگیری میکند.

-     برای سلامتی پوست و مو لازم است.

-    بدن را در برابر اثرات اشعه X تاحدودی محافظت میکند.

-    کلسیم را به سلولهای بدن میرساند.

-    جهت کم شدن وزن بدن با سوزاندن چربیهای اشباع شده کمک میکند.

-    کمبود این ویتامین باعث اگزما و جوش صورت میشود.

-    کمبود ویتامین F باعث ریختن مو میگردد.

-    خشکی و پوسته پوسته شدن پوست یکی از دلایل آن کمبود ویتامینF است.

- در این مواد غذایی ویتامین F موجود است: جوانه گندم، تخمه آفتابگردان، سویا، بادام، آواکادو، بادام زمینی، پسته، فندق، ماهی، روغن زیتون، ذرت و پنبه دانه.

 

آیا میدانید قرآنی 1

quran

آیا میدانید:

آیا میدانید : تعداد ۱۰۱۵۰۳۰ نقطه در قرآن بکار رفته است

آیا میدانید : تعداد ۵۰۹۸ محل وقف در قرآن وجود دارد

آیا میدانید : تعداد ۳۹۵۸۶ عدد کسره در قرآن بکار برده شده است

آیا میدانید : تعداد ۱۹۲۵۳ عددتشدید در قرآن بکار برده شده است

آیا میدانید : بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) می باشد

آیا میدانید : بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) می باشد

آیا میدانید : بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار می باشد.

آیا میدانید : کمترین حرفی که در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) می باشد

آیا میدانید : بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف می باشد

آیا میدانید : تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است

آیا میدانید : سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است

آیا میدانید : سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدینه

آیا میدانید : سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است

آیا میدانید : در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است

آیا میدانید : آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود آیه ۹ سوره کهف می باشد.

آیا میدانید : در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است

آیا میدانید : حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.

آشنایی با امام موسی کاظم (ع)

    


  

                    

زندگی نامه امام موسی کاظم (ع)

 

شناسنامه

نام: موسیٰ

پدر: جعفر بن محمد صادق، ششمین پیشوای شیعیان

مشهورترین لقب: کاظم (فروخورندهٔ  خشم)

کنیه: ابوالحسن، ابوابراهیم

زادگاه: اَبوا، 7 صفر 128 ه.ق نزدیک به 15 آبان 124 ه.ش

طول عمر: 55 سال

مدت امامت: 35 سال

تاریخ شهادت: 25 رجب 183 ه.ق نزدیک به 10 شهریور 178 ه.ش

چگونگی شهادت: زهری که هارون‌الرشید در زندان به ایشان خورانید

آرامگاه: قبرستان قریش (در کاظمین کنونی)، بغداد، عراق

ولادت

امام موسای کاظم (ع) در منطقهٔ«اَبوا» جایی میان مکه و مدینه به دنیاآمد. مادرایشان «حمیده دختر صاعد» که اندلسی بود و نسب ایشان مراکشی بود. به «مُصَفّاه» (پاک) مشهور بود،این نام را شوهرش امام جعفر صادق علیه‌السلام- برایش گذاشته‌بود. امام صادق درباره‌اش فرموده‌بود: « حمیدة مصفّاة من الأدناس کسبیکة الذهب ». یعنی «حمیده مانند شمش زر، از پلیدی‌ها پاک و صافیده استامام زیر سایهٔ عنایت   پدر پرورش یافت.پدرش امام صادق (ع)که گیتی را از دانش و فقهش آکنده است، کسی که ابوحنیفه از بزرگ‌ترین قطبان و پیشوای حنفیان -یکی از دسته‌های چهارگانه ی اهل سنت- درباره‌اش گفته: «دانشمندتر از جعفرِ بن محمد ندیده‌ام.».هنگامی جانشین پدرش شده‌بودکه هوشمندی و زرنگی‌اش در خلال کودکی هویدا بود.منبع‌های تاریخی آورده‌اند که باری ابوحنیفه، در خردسالی امام ازش پرسید: «چه کسی نافرمانی می‌کند؟»،مساله‌ای فلسفی که فیلسوفان بزرگ سرش اختلاف داشتند و مطلب‌های زیادی در این باب نوشته‌بودند.امام بلا فاصله پاسخ گفت: «به‌حتم نافرمانی و سرپیچی را بنده، پروردگارش یاهر ‌دو آنها می‌کنند. اگر از خدا باشد، او دادگر‌تر و باانصاف تر از آن است که به بنده‌اش ستم کند و برای آن‌چه نکرده سرزنشش فرماید. اگر [نافرمانی] از هر دو باشد، فرد نیرومند‌تر به انصاف کردن به ناتوان‌تر اولی است. و اگر تنها از بنده باشد، پس کار خود اوست، و بازداشتن در خور اوست، و حق پاداش و کیفر او را می‌سزد و بهشت و دوزخ را در پی دارد 

 

 

لقب ها

مشهور‌ترین لقبی که بدان امام را می‌شناسند، کاظم (فروخورنده ی خشم) است،همچنین به عبدصالح (بنده ی شایسته) نیز ملقب است. در مدینه زین‌المتهجدین (بهترین غارقان درعبادت) معروف بود؛ ولی پس از شهادت به لقبی نو آراست که دیگر لقب‌ها را دربرمی‌گرفت: «باب‌الحوائج» (در نیازمندی‌ها). این لقب را برای معجزات (کارهای خارق‌العاده) و بزرگواری‌های امام و برآورده ساختن خوسته‌های مردم بدو داده ‌بودند.

دوران امامت

امام موسی بن جعفر (ع)، پس از پدرش در سال 148 ه ق به امامت رسید، و در نیم ی دوم زندگی منصور و پس از او، مهدی و هادی و هارون زیست. منصور پس از کشتن امام صادق (ع)، سر سازش با امام کاظم (ع) گرفت، ولی مراقب امام بود. امام نیز از این فرصت آسودگی بهره جسته به آموختن و درس دادن در مدینه پرداخت. خلیفه مهدی جانشین منصور امام را مدتی به زندان انداخت، ولی بر اثر خوابی که دید، آزادش کرد. تاریخ ‌نگاران می گویند که روزی مهدی هراسان از خواب برخاست و وزیرش «ربیع» را دنبال امام فرستاد، که نویسنده ی کتاب «تاریخچهٔ بغداد» و دیگران از ربیع نقل کرده‌اند.هنگامی که امام تشریف آورد، مهدی به احترام برخاست و امام را در آغوش کشیده، نشانید. گفت که امیرمومنان (ع) را در خواب دیده‌است که این آیه را تلاوت می‌کنند: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُم» یعنی «پس آیا [جز این] انتظار دارید که چون سرپرست امر مردم و فرمان‌دار شدید، در زمین خراب‌کاری و فساد کنید و پیوند خویشاوندی ببرید؟ [آیا جز این امید دارید؟]». آن ‌گاه از امام پیمان گرفت بر او یا فرزندانش نخیزد، امام نیز گفت که این کاردر شأنش نیست و آن رانمی‌اندیشد. خلیفه هم آزادش کرده به مدینه بازگرداند.دوران مهدی گذشت و فرزندش هادی فرمان‌روا شد.اوهمچون پدرش خشونت و کشتار درپیش‌گرفت. در سال 161ه ق انقلابی (که معروف است به انقلاب فخ) رخ داد. که رهبر آن حسین بن علی از نوادگان امام حسن (ع) بود برای دادخواهی بر ستم و سرکشی عباسیان بود. رهبر انقلاب امام را برای شرکت در نبرد فراخوانده‌ بود، لیکن امام آگاه از نتیجه، ردش کرد. او یقین داشت که این انقلاب،بی تحقق هدف‌هایشان و بی آسودگی از عباسیان و برپایی عدل و فرمان حق، به افزایش ستم و خون‌ریزی اهل ‌بیت و پیروانشان خواهد انجامید.

از پیامد‌های این شکست، آن بود که عباسیان سر‌انگشت اتهام را سوی امام کاظم (ع) گرفتند، و ایشان را به برانگیختن مردم و طرح‌ریزی جنگ متهم ساختند که باعث شد امام را پی‌درپی زندانی و به مرگ تهدید کنند.دوران عبدالهادی طول نکشید ، برادرش هارون رشید پس از وی زمام کار را دست گرفت. روزگار هارون، بیشترین فشار را بر اهل بیت و پیشوایشان امام موسی بن جعفر (ع) داشت. شیخ محمدحسن آل یاسین (ره) این دوران را چنین خلاصه کرده‌است: «به‌هرحال، مورخان همه پذیرفته‌اند که دوران هارون، بدترین و پرترس و هراس و زندان‌ ترین روزگار برای امام بود، و از مجموع سخنان و گفته‌هایشان بر‌می‌آید که در عهد این خلیفه، تا آخرین بارزندانی کردن امام -که به شهادتش انجامید- بارها دست‌گیر و آزاد شد. چنان که برمی‌آید امام باری در بصره و چند بار در بغداد به بند آمد و میان زندان‌های عیسی بن جعفر، فضل ربیع، فضل بن یحیای برمکی و سرانجام سندی شاهک جابه‌جا گشت

سپس شیخ در کتابش «امام موسی بن جعفر (عذیل بخش :امامان دوازدهگانه -درود بر ایشان-» آورده‌است که بهانه‌هایی که برای در بند کشیدن امام می‌تراشیدند و علت‌هایش گوناگون بود. نخستینش در حج اول هارون پس از خلافتش بود. هنگامی که برای زیارت آرامگاه پیامبر رفته‌بود، نزد قبر شریف ایستاد و چنین به حضرت درود می فرستاد: «سلام بر تو فرستاده ی خدا (ص)! درود بر تو عموزاده!». او به خویشاوندی با پیغمبر خدا می‌نازید. امام کاظم (ع) نیز که آن‌جا حاضر بود، چنین سلام فرمود: «درود بر تو ای فرستادهٔ خدا! سلام بر تو پدرا!». بهئ سرعت رنگ از رخسار هارون پریده و تلاش کرد خشمش را فروخواباند. خلیفه گفت: «این افتخار است ابوالحسنهیچ چیز مانند این یکی در ذهن هارون نماند. به‌درستی که امام شکوهش را نزد همراهان و دوروبری‌هایش در هم شکست و آرزویش را برای اثبات شایستگی و سزاواری‌اش به جمعیت پیرامونش در به دست گرفتن پایوری امیرمومنان (ع) و جانشینی پیامبر خدا (ص) به باد داد. هارون می‌خواست که به گوششان برساند که پسر‌عموی پیامبر (ص) است تا نزدیکی و خویشاوندی با فرستاده ی خدا در او ببینند و او را شایان تخت خلافت ببینند؛ لیکن، پس از دلیری امام در اعلان این که فرزند پیامبر و از نودگان اوست و از دیگران به پیامبر خویشاوندتر است، دست و پا زدن هارون در بنیاد نهادن این اندیشه در ذهن مردم پیش جمعیت، ناکام ماند.بی‌تردید این روی‌داد و پیامد‌ها، انبوهی از کینه را انباشت که به بیرون بردن امام از میهن و قتل رساندن او کشید.به بند کشیدن آن حضرت حتی برای پیروان و کارگزاران هارون گران تمام شد، چرا که نزدیکی‌اش با پیامبر را در رخش می‌دیدند. نیایش و شب‌زنده‌داری او و یاد خدا را در زندان می‌نگریستند،شاهد بودند که بیشتر وقتش را به نیایش و تلاوت قرآن می‌گذراند،می‌فهمیدند که این کردار به سگال برداشتن خلیفه از تخت -چنان که خلیفه بشان گفته‌بود- نیست.ازاین‌رو کارگزاران جرأت نمی‌کردند درخواست هارون را برای کشتن امام را بپذیرند ، زیرا پی برده‌ بودند که این کار در رستاخیز باری بسیار سنگین از گناهی نابخشودنی بر دوششان خواهد نهاد.سرانجام، ناگزیر هارون ماموریت زشت را به کسی سپرد که می‌دانست تابش را دارد: «سندی پسر شاهک». آن خبیث با برنامه‌ریزی در قتل امام، او را سرانجام با خرما مسموم ساخت. روان پاک امام همام سوی خداوندگارش پر کشید، پیشوای بزرگ اسلام پس از رنج‌های فراوان، به شهادت رسید.خبر مرگ و شهادت امام با سم رد‌خور ندارد، چون کسانی که امام را در هنگام جان سپردن دیده بودند، گواهی دادند، هچنین کتاب‌های تاریخی نظیر کافی، مناقب و بحارالانوار بر صحهت این خبر گواهی می دهند. کتاب‌های تاریخی از دیدارها و مناظره‌هایی میان امام با هارون در زندان خبر می‌دهد. امام نامه‌ای کوتاه برایش نوشتند که مفهومش این بود: همانا هر روز که با ستم و سختی بر من می‌گذرد، روزی با آسایش بر تو می‌رود، پس سرنوشت هر دویمان در روزی بی‌پایان است که دروغ‌گویان در آن بازنده اند.

پس از شهادت، امام را جایی که امروز به شهر «کاظمین» مشهور است، به خاک سپردند،.نام شهر از لقب شریف امام کاظم و امام جواد (ع)، کاظمین (دو فروبرندهٔ خشم) آمده‌است. پیش از آن به«آرامگاه قریش» معروف بود. آرامگاه آن امام عزیز امروزه سر به آسمان کشیده، ساختمانی است کلان، که زیارتگاه شیفتگان این خاندان است.این است وعدهٔ خدا به موئمنان در دنیا و آخرت که «إِنَّالَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آَمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ یَوْم َیَقُومُ الْأَشْهَادُ» (غافر، 51) یعنی «همانا ما فرستادگانمان و کسانی را که گرویدند، در دنیا و روزی که گواهان [برای گواهی دادن] ایستند (رستاخیز) یاری می‌فرماییم» هم‌اکنون مومنان از هر گوشهٔ زمین به زیارت این مزار شریف می‌آیند، آستانی که گناهکاران ازش طلب آمرزش می‌کنند، و دادخواهان خدایی و نیازمندان از او حاجت می‌جویند. ایشان آگاه اند که هیچ درخواستی از درگاه موسای کاظم برنمی‌گردد. برای همین فرنام «باب الحوائج» را به آن بزرگوار دادند و این عنوان نیز در کنار دیگر لقب‌ها در میان مردم پراکند.

 

کلام امام

امام به شاگرد و یارش هشام پسر حکم فرمود: «ای هشام! نمونهٔ دنیا، آب دریا است، هر چه تشنه ازش بیاشامد، تنها بر تشنگی‌ایشان بیفزاید تا او را بکشد .» «ای هشام! همانا خدا بر مردم دو حجت دارد، حجتی آشکار و حجتی پنهان. پس آشکار،پیامبران و فرستادگان و امامان اند، و پنهان خرد است.»«ای هشام! باری دنیا به رخسار زنی نیل‌فام برابر مسیح (ع) پدیدار گشت، [عیسی] ازش پرسید: چند بار تو ازدواج کردند؟ گفت: فراوان! باز پرسید: آیا همه طلاقت دادند و تو را گذاشتند؟ پاسخ گفت: نه، که من همهٔ‌شان را کشتم! مسیح (ع) نیز فرمود: پس وای بر دیگر همسرانت! چگونه از گذشتگان پند نگرفته‌اند؟»

همچنین امام کاظم (ع) فرموده‌است:

«مومن چون دو کفهٔ ترازو است، هرچه بر ایمانش بیفزاید، بر دشواری‌ها و سختی امتحانش نیز افزوده می‌گردد.» «خوش‌همسایگی تنها نیازُردن همسایگان نیست، بردباری در برابر آزار همسایگان است.» «یاری به ناتوان، از برترین صدقه‌ها است

منبع ها

مقاتل الطالبیّین، ابوفرج اسفهانی

تاریخ یعقوبی، احمد بن ابو‌یعقوب

تهذیب، شیخ توسی

الفصول المهمة، نور‌الدین صفاقسی معروف به ابن صباغ

بحار الانوار، علامه مجلسی

ینابیع المودة، کُندوزی حنفی

تذکرةالحفاظ، حافظ ذهبی

کافی، شیخ کلینی

تاریخ خلفا، سیوطی

امام موسی بن جعفر(ع)،شیخ محمدحسن آل یاسین

حیات امام موسی بن جعفر(ع)، باقر شریف قرشی

تحف العقول عن آل الرسول، ابن شعبهٔ حرانی

سایت الجوادین