کرامت انسان
کرامت به معناى دورى از پستى و فرومایگى است و روح بزرگوار و منزّه از هر پستى را کریم گویند.
لئیم ضد کریم است. لئامت و دنائت به یک معناست، لذا دنائت در برابر کرامت و دنى در مقابل کریم است.
کرامت از دیدگاه معصوم (ع(
رسول مکرم اسلام (ص) می فرماید: خداى بزرگ کریم است و کَرَم را دوست مىدارد.
امیرالمؤمنین على (ع) می فرماید: کسى که قبل از سؤال مىبخشد کریم است. حوادث ناگوار در روح کریم اثر نمىگذارد.
کریم انسانى است که از حرام اجتناب کند و از همه عیبها منزّه و پاک باشد.
انسان کریم از چیزى که لئیم به آن فخر مىکند بیزار است.
کریم انسانى است که آبروى خود را با مال حفظ مىکند، ولى لئیم کسى است که مال را به وسیله آبرو حفظ مىکند.
اگر کسى روح را به کرامت و عظمت بشناسد همه دنیا در چشمش کوچک مىشود.
راه رسیدن به ساحت کرامت
به روشنى تقابل کرامت و لئامت در روایات ائمه دین (ع) بیان شد. کرامت، بزرگوارى و دورى از هر پستى و فرومایگى است چرا که وصفى ارزشى است و از اسمای حضرت حق است، اما در مقابل هر چه انسان را از بزرگ منشى و قرب الاهی دور سازد ریشه در دنائت و پستى و زشتى دارد. به فرموده رسول مکرم اسلام (ص): دوستى دنیا ریشه هر معصیت و ابتداى هر گناه است. لذا دنیا، دنیا نامیده شد، چون که بى مقدارتر از هر چیزى است. با توجه به این که قبلاً گذشت که دنائت در برابر کرامت و دنى در مقابل کریم است و چون دنى و دنائت و دنیا هم ریشهاند از این رو نمىتوان کرامت و بزرگوارى را در دوستى دنیا جست و جو نمود. چرا که به فرموده حضرت امیر (ع): دنیا انسان را خوار و ذلیل مىکند.کرامت نقطه مقابل ذلّت و خوارى است. باید براى رسیدن به قلّه بلند کرامت به سلاح پرهیز از گناه و دنیا طلبى و هوا و هوس، و در یک کلمه به سلاح تقوا مجهّز گشت. به فرموده امیرالمؤمنین على (ع): کرامت بدون تقوا حاصل نمىشود.
به فرموده خداى بزرگ در قرآن کریم: با کرامتترین (گرامىترین) شما نزد خداوند با تقواترین شماست.و به فرموده امیرالمؤمنین على (ع): کلید کَرَم، تقواست.
شناخت تقوا
به فرموده حضرت امیر (ع): تقوا آن است که انسان از هر چه او را به گناه وا مىدارد، دورى نماید.آن حضرت مىفرماید: همانا تقوا و ترس از خدا، داروى بیمارى دلها، روشنایى قلبها، درمان دردهاى جسمها، مَرْهم زخم جانها، پاک کننده پلیدى ارواح، روشنایى بخش تاریکى چشمها، امنیت در نا آرامىها و روشن کننده تاریکىهاى شماست. پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهرى، قرار دهید و با جان نه با تن فرمانبردار باشید تا با اعضا و جوارح بدنتان در هم آمیزد و آن را بر همه امورتان حاکم گردانید. اطاعت خدا را راه ورود به آب حیات، شفیع گرفتن خواستهها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشتهاى طولانى دوران برزخ و راه نجات لحظات سخت زندگى قرار دهید؛ زیرا اطاعت خدا وسیله نگه دارنده از حوادث هلاک کننده و جایگاههاى وحشتناک که انتظار آن را مىکشید و حرارت آتشهاى برافروخته است. پس کسى که تقوا را انتخاب کند، سختىها از او دور گردند، تلخىها شیرین و فشار مشکلات و ناراحتىها بر طرف خواهد شد و مشکلات پیاپى و خسته کننده آسان گردیده و مَجد و بزرگى از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو مىبارند. رحمت باز داشته حق باز مىگردد و نعمتهاىالاهی پس از فرو نشستن به جوشش آمده و برکات تقلیل یافته فزونى مىیابند.
کرامت و روح الاهی
قرآن کریم گوهر اصلى انسان را به عنوان یک موجود شریف و کریم معرفى مىکند که اگر انسان کریم بشود راه طبیعى خویش را پیموده و گوهر اصیل خود را بازیافته است و چون اطاعت و صعود، مناسب با گوهر اصلى انسان است، بنابراین، عصیان و سقوط بر انسان تحمیل است، اما کرامت چنین نیست؛ زیرا گوهر آدمى کریم است. خداى بزرگ مىفرماید: ما انسان را گرامى داشتیم. چون در خلقت او گوهرى کریم به کار رفته است. اگر انسان مانند سایر موجودات فقط از خاک خلق مىشد، کرامت براى او ذاتى یا وصف اوّلى نبود. ولى انسان داراى فرع و اصلى است؛ فرع او به خاک بر مىگردد و اصل او به اللَّه منسوب است. خداى کریم در قرآن مجید روح را به خود نسبت داد و جسم را که به خاک و طبیعت مرتبط است. به طین منسوب کرد. نفرمود من انسان را از گل و روح مجرّد خلق کردم، بلکه انسان را از گل ساختم، سپس از روح خود در او دمیدم و چون روح انسانى به خداوندى که معلم اکرم است، ارتباط دارد. پس سهمى از کرامت دارد و روح الاهی به معناى روح کرامت است.
پاداش انسانهاى کریم
به فرموده حضرت امیرالمؤمنین على (ع): خدا شما را به پرهیزکارى سفارش کرد و آن را نهایت خشنودى خود و خواستش از بندگان قرار داده است. پس بترسید از خدایى که در پیشگاه او حاضرید و اختیار شما در دست اوست و همه حرکات و حالات شما را زیر نظر دارد.
اگر
چیزى را پنهان کنید مىداند و اگر آشکار کردید ثبت مىکند. براى ثبت اعمال،
فرشتگان کریم و بزرگوارى را گمارده که نه حقّى را فراموش و نه باطلى را ثبت
مىکنند. آگاه باشید آن کس که تقوا پیشه کند و از فتنهها نجات مىیابد، و با نور
هدایت از تاریکىها مىگریزد و به آنچه که دوست دارد جاودانه دسترسى پیدا مىکند.
خدا او را در منزل کرامت خویش مسکن مىدهد، خانهاى که مخصوص خداست. سقف آن عرش
پروردگارى و روشنایى آن از جمال الاهی و زائرانش فرشتگان و دوستان و همنشینانش
پیامبران الاهی هستند.
منبع :
جوادى آملى، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص 22.
ثعالبى نیشابورى، فقه اللغة، ص 139.
جوادى آملى، عبداللَّه، کرامت در قرآن، ص 22.
محمدی رى شهرى، محمد، (حسینى سید حمید)، منتخب میزان الحکمه، ح 5493.
آمدى، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، چاپ دانشگاه، ج 1، ص 365، ح 1389.
نهج البلاغه، حکمت 113. حجرات، 13.
نهج البلاغه، خطبه 198.
اسراء، 70.
نهج البلاغه، خطبه 183.